صلح پایدار
چهار شنبه 24 / 3 / 1396برچسب:, :: 12:51 :: نويسنده : ارادتمند تفسير جامع، ج2، ص: 418 قوله تعالى: وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ 58 اين آيه مثل است براى آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه دانش آنها باذن پروردگار براى مردم ريزش ميكند وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِداً امثالى است براى دشمنان آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه طاهرين عليه السّلام و نكد كدر و فاسد را گويند تمام اين مثلها و آيات را خداوند براى طايفه سپاسگزاران بيان ميفرمايد.
تفسير جامع، ج2، ص: 435 در كافى از حضرت باقر عليه السّلام در آيه فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ 101 روايت كرده فرمود خداوند خلايق را دو طايفه خلق فرموده يكى اصحاب يمين و اهل بهشت و ديگرى اصحاب شمال و اهل جهنم سپس آنها را در ظل و سايه يعنى در عالم ذر جمع و ايجاد فرمود راوى حضورش عرض كرد مراد از ظل چيست؟ فرمود آيا سايه خود را در آفتاب نمىبينى چيزى هست و حال آنكه چيزى نيست بعد براى هدايت خلايق و دعوت بسوى خدا شناسى پيغمبرانى براى آنها فرستاد تا بوجود خداوند يگانه اقرار نمايند چنانچه ميفرمايد وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ 87 زخرف پس بعضى از مردم اقرار نمودند و عدهاى انكار كردند سپس آنها را بولايت ما اهل بيت دعوت كردند گروهى اقرار بولايت نموده و بخدا قسم كسى ولايت ما را انكار ننمود مگر آنكه مبغوض خدا شد و از طايفه اصحاب شمال گرديد و اينست معناى آيه كه فرمود فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ و كسانى كه در عالم ذر اقرار نكردند هرگز در دنيا ايمان نميآورند و اين حديث را عياشى نيز عينا روايت نموده است.
تفسير جامع، ج2، ص: 437 وَ ما وَجَدْنا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ تا 102 عياشى از ابى ذر غفارى روايت كرده گفت بخدا قسم پيغمبر فرموده تصديق نكرده كسى بعهدى كه خداوند در عالم ذر از او گرفته و وفاى بآن عهد ننموده جز اهل بيت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اندكى از شيعيان آنها و اين آيه را تلاوت مينمود.
تفسير جامع، ج2، ص: 446 در كافى ذيل آيه إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ 128 از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود در قرآن على بن أبي طالب عليه السّلام است كه مرقوم داشته من و اهلبيت اشخاصى هستيم كه وارث زمين بوده و مائيم پرهيزكاران و تمام روى زمين براى ماست هر كس از مسلمانان آنرا عمران و آباد نمايد بايد خراجش را بامامان از نسل و فرزندان من بدهد در اين صورت استفاده نمودن از زمين براى او حلال ميشود تا وقتى كه ظاهر بشود فرزند يازدهمى من حضرت قائم عليه السّلام و حيازت كند اراضى را همانطوريكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم حيازت نمود و غير شيعيان را از تصرف زمين منع كند و با شيعيان در متصرفات آنها مقاطعه كارى نموده و ميگذارد كه در دست ايشان بماند
تفسير جامع، ج2، ص: 458 ابن بابويه بسند خود از هشام در آيه قالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قالَ لَنْ تَرانِي 143 روايت كرده گفت حضور حضرت صادق عليه السّلام بودم كه معاوية بن وهب و عبد الملك بن اعين وارد شدند معويه حضورش عرض كرد فدايت شوم چه ميفرمائيد در آن حديثى كه از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت ميكنند كه آنحضرت پروردگار را مشاهده نمودهاند آيا خدا را بچه صورتى ديدهاند و يا حديثى كه از امير المؤمنين روايت شده كه فرمودهاند مؤمنين در بهشت پروردگار را مشاهده ميكنند اين مشاهدات بچه صورتى است حضرت صادق عليه السّلام تبسمى نموده و فرمود اى معاويه چقدر قبيح است بر مردى كه هفتاد و يا هشتاد سال در ملك خدا زندگى نموده و در اينمدت از نعمتهاى او تناول كرده و خدائى كه او را آفريده و باو نعمت عطا فرموده بطوريكه سزا باشد نشناخته، اى معاويه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با چشم مشاهده نكرده بدانكه ديدن بدو طريق ميسر است يكى ديدن با چشم و يكى ديدن بدل و قلب اگر كسى بگويد خدا را بچشم دل ديدهام راست گفته و صحيح است و هر آنكه مدعى شود كه خدا را بچشم سر ديدم دروغ گفته و بخدا كافر شده و آيات قرآن را تكذيب نموده است زيرا پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرموده هر كس خدا را بمخلوقاتش تشبيه كند كافر است و حديث كرده پدرم از پدرش امام زين العابدين عليه السّلام و او از پدرش امام حسين عليه السّلام كه فرمود شخصى از پدرم امير المؤمنين عليه السّلام سؤال كرد اى برادر رسول خدا آيا پروردگار خود را ديدهايد فرمود خدائى را كه نديده باشم پرستش نميكنم لكن بدانيد خداوند را بچشم مشاهده نكنند بلكه بحقايق دل و ايمان درك نمايند چه اگر خدا با چشم ديده شود و بتوان با چشمها تشخيص داد چنين خدائى مخلوق است نه خالق و حادث است نه قديم و بمخلوقات تشبيه گرديده و اين معنى كفر است واى بر شما آيا قرآن نمىخوانيد كه خداوند ميفرمايد لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِير 103 انعام ُ و نيز بموسى ميفرمايد لَنْ تَرانِي وَ لكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَرانِي 143 و از نور خداوندى مقدار سوراخ سوزنى بكوه طلوع نموده بود كه كوه در هم آويخته و چون پشم زده شد و بدريا فرو ريخت و موسى از مشاهده آن حال غش كرده روح از بدنش خارج گرديد سپس روح دوباره ببدن او برگشت و بهوش آمده گفت پروردگارا توبه كردم از گفتار اشخاصى كه گمان كردند كه ترا با چشم مشاهده كنند و برگشتم بسوى معرفت خود به اين كه بچشمها ديده نشوى و من اول كسى هستم كه ايمان دارم تو ما را مىبينى، ولى ما بچشم ترا نميبينيم و تو بالاتر از آن هستى كه بچشم مشاهده شوى سپس حضرت صادق عليه السّلام فرمود واجبترين واجبات براى انسان شناختن پروردگار و اقرار به
بندگى نمودن و قدر متيقن از خدا شناسى آنست كه بداند نيست خدائى جز او و شبيه و مانند ندارد و بداند كه خداوند قديم است و هميشه موجود و برقرار است و صفات او عين ذاتست و كسى مانند او نيست و خداوند بهمه چيز دانا و شنواست و بعد از معرفت خداوند شناختن پيغمبر و شهادت دادن به نبوت او و حد اقل شناختن اقرار به پيغمبرى اوست و بآنچه از قرآن يا امر و نهى از جانب پروردگار آورده يقين داشته باشد و پس از آن شناختن امام است كه در هر حال و زمان و موقع شدت و رفاه بايد بامام توسل جسته و پناهنده شد و حدود معرفت بامام آنست كه بداند امام تالى تلو پيغمبر و مانند اوست مگر در مقام نبوت و اطاعت امام اطاعت پيغمبر و اطاعت پيغمبر اطاعت خدا است و در كليه امور بايد تسليم امر امام باشد و بداند كه امام بعد از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم على بن أبي طالب عليه السّلام است و بعد از او امام حسن عليه السّلام و بعد از او امام حسين عليه السّلام و بعد از او على بن الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد الصادق و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و حسن بن على و بعد از او حجة زمان قائم آل محمد فرزند حسن عسكرى عليهم صلوات اللّه اجمعين است نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |